محمد صالحی انسانی زحمتکش و رنجدیده بود که طی سالیان عمر خود با مشقت و سختی کار کرد و به هیچ چیز جز نیروی کار خود اتکا نداشت.
محمد صالحی چهره محبوب و دوست داشتنی شهر سقز و پدر محمود صالحی از رهبران جنبش کارگری بود که همواره سختی و رنج های زندان فرزندش را تحمل کرد.
ما اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در گذشت این انسان زحمتکش و فداکار را به محمود صالحی و دیگر اعضای خانواده اش تسلیت می گوئیم.
"کمیته هماهنگی برای کمک به ایجادتشکل های کارگری"
=============================
محمد صالحی پدر محمود صالحی عزيز درگذشت، يادش گرامی باد!
بعد از چندين روزبستری بودن در بيمارستان، بلاخره امروز به خانه برگشتم. به محض رسيدن به خانه خبر درگذشت مامه حمه را که از صميم قلب دوستش داشتم دريافت کردم! قبل از هر چيز درگذشت اين پدر فدا کار را به نجيبه صالح زاده، به دخترانش، به محمود و عبدالله صالحی ونوه هايش سامرند و سيامند تسليت می گويم و خود را شريک غمهايشان ميدانم!
خبر وداع ايشان با زندگی باعث شد به شدت متاسف و اندوهگين شوم.از دست دادن مامه حمه باعث شد غم تمام وجودم را فرا گيرد.غم واندوهم تنها بخاطر درگذشت پدر محمود صالحی رفيق و دوست ديرنه ام نيست. به اين خاطر نيست که يک انسان بعد از حدود هشتاد سال عمر زندگی را وداع گفته است. زيرا همه بايد روزی بميرند و اين سرنوشت تمام انسانهای است که در اين کره خاکی زندگی ميکنند.شاید در فردای نه چندان دور ما هم یکی از کسانی باشیم که با زندگی وداع خواهیم کرد.اندوه و تاسفم به اين خاطر است که انسانی درگذشته است که در تمام عمرش روی خوش شادی را به چشم نديده است! اندوهم بخاطر اينست که نظام سرمايه تمام عمر ايشان را از رفاه، اسايش و برخورداری از يک زندگی عادی محروم کرده بود.تاسفم به اين خاطر است که در تمام دورانی که قادر به انجام کار بود، با وجود اعتراض به اين نظام پوسيده سرمايه کار کرد و استثمار شد. تاسفم به اين خاطر است که حد اقل بيست سال از اواخر عمرش را که می بايست در کمال آرامش و بدون دغدغه زندگی را سپری کند در نگرانی بسر برد! نگرانی که ناشی از وضعيت و آينده فرزندش محمود صالحی بود. فرزندی که تا حال نزديک به هفت سال از عمرش را بخاطر دفاع از حقوق خود و ديگر کارگران پشت ميله های زندان گذرانده است. در اين هفت سال آب خوش از گلوی مامه حمه پاين نرفت.زمانی که محمود در شکنجه گاه های اداره اطلاعات بود مامه حمه نگران بود که دارند محمود را شکنجه ميکنند. زمانی که به دادگاه منتقلش می کردند نگران بود که برای محمود حکم سنگين صادر خواهند کرد! زمانی که محمود آزاد بود نگران بود که بار ديگر دستگيرش خواهند کرد. تازه بعد از اينها نگران بود و ترس داشت که بلاخره روزی محمود را ترور و يا اعدام خواهند کرد.
به ياد دارم، بعد از اينکه سال ۷۹محمود صالحی را از زندان سقز به زندان سنندج منتقل کردند، چند روزی از وضعيتش اطلاعی دقيقی نداشتيم. شب به خانه محمود رفتم تا به آنها اطلاع دهم که فردا به ملاقاتش خواهيم رفت. به خاطر دارم مامه حمه به شدت مريض و نگران وضعيت محمود بود. او ترس داشت که بار ديگر موفق به ديدارش فرزندش نشود.ميگفت فکر نکنم بهت اجازه ملاقات بدهند چون فاميليتان يکی نيست، ولی با اين وجود اميدوار بود بتوانم خبری برا يش بياورم. در جوابش گفتم که در سنندج يک دوست زندانی دارم که امکاناتی دارد، هم مقداری و سائل برايش می برم وهم تلاش ميکنم خبر دقيق محمود را از او بگيرم و برايت بياورم. فردايش به ملاقات محمود صالحی در سنندج رفتيم هر چند اجازه ملاقات به ما داده نشد. اما خبر دقيق از وضعيت ايشان و ديگر مسائل درون زندان را از کسی به نام "سرور" که حالا در لندن زندگی ميکند را دريافت کرديم. همان شب خبر های دريافتی را به مامه حمه دادم و اين امر بسيار خوشحالش کرد. خبر سلامتی محمود در بازگشت سلامتی مامه حمه بيش از حد اثر گذار بود. شب بعد عين خبرهايی را که به او گفته بودم بصورت دقيقتر از راديو پخش شد. فردای همان شبی که مامه حمه طبق معمول به راديو گوش داد بود، با وجود انکار من،اصرار داشت که اقرار کنم خبرها را من برای راديوها می فرستم. اخرش گفت من مدتها است ميدانم ارسال اين خبرها کار شما است ولی به کسی نگفته ام و نخواهم گفت. او ميگفت نه تنها از اين مسئله نارحت نيستم بلکه خوشحال نيز هستم. بايد کارگران و مردم دنيا بدانند که جمهوری نا اسلامی چگونه با کارگران و مردم بر خورد ميکند. او می پرسيد اخر پسرمن چه گناهی مرتکب شده است؟ که اين گونه بايد مورد غذب آنها قرار گيرد.
ايشان به جای اينکه مانند بعضی از پدران ترس از سرنوشت فرزند وادار به سکوت و مصلحت انديشی اش کند چند بار، با يکی از اعضای فاميلش و يکی دو نفر که به کمپين برای آ زادی محمود اعتقادی نداشتند درگير و از کمپین برای ازادی محمود دفاع کرده بود.
مامه حمه انسانی بود شجاع و رک گو، هر جا می رفت بحث محمود و کارگران خباز را مطرح و برای ديگران بازگو می کرد. از عواقب کارش واهمه نداشت. تبليغ می کرد و از کارگران و خواسته هایشان دفاع می کرد. البته چون سنی ازش گذشته بود حرفهايش بيشتر مورد توجه قرار می گرفت.مامه حمه احساس ميکرد با اينکه پير شده است باز هم بايد کاری به نفع کارگران انجام دهد. ایشان تمام کارگران خباز را و کسانی را که از کارگران بخصوص کارگران خباز حمايت می کردند دوست داشت.
مامه حمه با داشتن فرزندی چون محمود قادر بود مشکلاتش را مطرح کند ولی افسوس هزاران و شايد دها هزار پدر و مادر ديگر زندگی را وداع گفتند بدون اينکه بتوانند مشکلات، درد و رنجهايشان را به گوش مردم برسانند.
ياد محمد صالحی و تمام پدران و مادرانی که فرزندانشان بدست جمهوری اسلامی زندانی شدند، اعدام شدند، در گورهای دسته جمعی زنده بگور و يا بخاطر عدم امکان ارتباط با جهان متمدن نتوانستند صدای اعتراضشان را به گوش جهانيان برسانند. گرامی باد!
محمد محمدی
هفتم آذر ماه ۸۸
mohammadi1917@gmail.com
===============================
پیام تسلیت
مرگ مامه حمه پدر محمود صالی همه ما کارگران رادرغم واندوه فروبرد.
پیشاپیش از صمیم قلب درگذشت این پدر فداکار و دلسوز را به خودمان وهم طبقه های خود و محمود صالحی ونجیبه صالحزاده عزیز ودیگر بازماندگانش تسلیت میگوییم .
درواقع محمد صالحی تنها پدر محمود صالحی نبود بلکه پدر عزیز وچهره محبوب ودوست داشتنی ما کارگران وزحمتکشان بود. محمد صالحی از نمونه پدرانی است که چنین فرزندانی را به جامعه تحویل داده است صحبت های آموزنده ،صداقت ،دلسوزی وفداکاریهایش جای تحسین وافتخار است.
یاد این چهره محبوب وفداکار برای همیشه گرامی باد.
ازطرف کارگران : اسما عیل خودکام وابوبکر خوشپیام
Esmail_xodkam@yahoo.com
2009/11/30
======================================
ضايعه و غم از دست دادن پدرعزيز ومبارز کارگری را به محمود صالحی ونجیبه صالحی ،خانواده و دوستان وی تسليت گفته و خودرا در غم آنها عميقا سهيم می دانم!پرسش های همیشگی و تکراری من و ما این است که چگونه پدران و مادران، زندانیان سیاسی از عربده جویی
های ماموران امنیتی و شکنجه گران ارتجاع حاکم ،نه تنها نهراسیدند، بلکه با تلاش های شبانه روزی پدران ومادران زندانیان سیاسی بود که مستقیم و یا غیر مستقیم ،با رژیم جمهوری اسلامی درگیر مبارزه درخارج از زندان ها بودند والبته بیشمار پدران ومادران ،خود هم شخصاً طعم تلخ زندان را تجربه کردند!
آن عزیزان رنج های بیشماری از قبیل طرد واخراج از محل کار وبه خطر افتادن امنیت جانی ومالی ومورد تهدید قرارگرفتن توسط اوباشان محلات ومساجد ،دادستانی وقوه قضاییه وارگان های سرکوب قرارگرفته وقراردارند و برای فرزندان زندانیان سیاسی شان زحمات بسیاری به دوش کشیده ومتحمل می شوند!
مادران دراین راه، برگزیده - پر وپیچ وخطرفرزندانشان، بی تاب شدند وپدران اشک درسکوت وخلوت ریختند و بادستگیری های مداوم فرزندانشان، درجلوی زندانها برای جستجوی خبری ازفرزندانشان ویا ملاقاتی ،ازاین زندان به آن زندان وازاین شهر به آن شهربخاطر فرزندان دلیر وآگاهشان که ریشه های تاریخ سرخ سرزمینی بنام ایران است،دربه در شدند!
وآنان همچون، جستجوگری مهربان و پیگیر- فرزند زندانی را،یاری کرده ویاری میکنند و با زندانی سیاسی همراه وپیوسته شده ومی شوند والبته خود پدران ومادران هم مورد تهاجم وضرب وجرح وحشیانه قرارمی گرفتند ومی گیرند ! همانطور که ما شاهد هستیم با کمال تاسف وتالم ،بسیاری ازدوری فرزند زندانی وغم ازدست دادن فرزندان اعدامیشان یکی پس ازدیگری به خاک سپرده می شوند!
من از همین جا بعنوان یک زندانی سیاسی دهه 60 ویکی از همکاران گفتگوهای زندان با تمامی دردهای آنان همدردی وبه مبارزات خانواده های زندانیان سیاسی درود می فرستم وهمچنین یاد پدر عزیزومبارز فعال کارگری محمد صالحی را گرامی می دارم!
با هزاران بار گرامیداشت آن عزیزان ،آنان درشرایطی با ما وداع می کنند که رژیم جمهوری اسلامی حتی از برگزاری مراسم خاکسپاری وهمراهی مردم کوچه و خیابان درهراس ووحشت است !
اما– ما – که، حقیقت را برچوبه های دار دیده ایم ،گرامیداشت ها را با توان وبا سکوت نکردن ،برگزارخواهیم کردو با سانسور وسیع و بی رحمانه رسانه های حاکم مقابله خواهیم کرد... مارنج ها و سرافرازیها ،مبارزات وناملایمات، زندان و زندانی سیاسی و خانواده های آنان را به فراموشی نخواهیم سپرد و با مادران و پدران دلجویی ،همدردی وهمراهی خواهیم کرد. ما قاتلین وآدم کشان 3 دهه کشتار- مادران، پدران و فرزندانشان که در زندانهاو بیرون از زندان به دست جمهوری اسلامی کشته شدند، افشا ومقابله خواهیم کرد !
وما همواره تاریخ مبارزات مادران و پدران را در جلوی زندان هاو جنگل پرستاره فرزندان دلیرشان را جاری وهمیشگی بیاد خواهیم داشت.ابن حافظه تاریخی و فراموش نکردن وظیفه تک تک کوشنده گان راه آزادی است !
به یاد آنان که تاریخی سرخ و جنگلی پرستاره را به جا گذاشتند وبه یاد پدران ومادران زندانیان سیاسی ازجمله پدر،کارگر مبارز محمد صالحی ،یادشان گرامی باد
با احترام وتسلیتی دوباره به محمود صالحی ونجیبه صالحی ازفعالین ارزشمند جنبش کارگری
با احترام مینا زرین
Zan30128@hotmail.com
======================================
آقای صالحى ما را شریک غم خود بدانید
تسليت خدمت آقای محمود صالحى
با كمال تاسف مطلع شديم كه آقاى محمد صالحى پدر آقاى محمود صالحى از فعالين و رهبران جنبش كارگرى ايران روزجمعه ٦ آذر ماه فوت كرده اند. بدينوسليه مراتب تسليت و همدردى خود را به محمود صالحى و خانواده عزيز و گرامى ايشان ابراز نموده و خود را در اندوهشان سهيم ميدانيم و براى همگى اين عزيزان آرزوى سلامتى و پيروزى داريم.
جمعی از کارگران ایران خودرو
۷آذر ماه ۸۸
==========================
تسليت وهمدردی جمعی از کارگران پيشرو تبعيدی/سوييس با رفيق محمود صالحی
تسليت وهمدردی جمعی از کارگران پيشرو تبعيدی/سوييس با رفيق محمود صالحی
با کمال تاسف با خبر شديم رفيق محمود صالحی در غم از دست دادن پدر خود سوگوار است.
ما اين غم بزرگ را به ايشان ،همسر محترم(نجيبه) وفرزندان وبازماندگان آن زنده ياد تسليت عرض نموده ،صبر وتحمل را برای تمامی آنان و فعالين جنبش کارگری خواستاريم.
محمود افتخار جنبش کارگری ايران است ،ما اين را ثمره تعليم وتربيت آن بزرگوار ميدانيم.
جمعی از کارگران پيشرو تبعيدی _سوييس
۲۸_۱۱_۲۰۰۹
==============================
تسليت خدمت محمود صالحی بسيار گرامی،
با کمال تاسف مطلع شديم که آقای محمد صالحی پدر آقای محمود صالحی از فعالين و رهبران جنبش کارگری ايران امرز جمعه ٦ آذر ماه فوت کرده اند. بدينوسليه مراتب تسليت و همدردی خود را به محمود صالحی و خانواده عزيز و گرامی ايشان ابراز نموده و خود را در اندوهشان سهيم ميدانيم و برای همگی اين عزيزان آرزوی سلامتی و پيروز ی را داريم.
با احترام فراوان،
اتحاد بين المللی در حمايت از کارگران در ايران
٦ آذر
=================================
0 نظرات:
ارسال یک نظر
برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.